🌷
مردی وارد داروخانه شد وبا لهجه ای ساده گفت:
کرم ضد سیمان دارین؟
متصدی داروخانه با لحنی تمسخر آمیز گفت: بله که داریم کرم ضد تیرآهن و آجرم داریم حالا خارجی میخوای یا ایرانی؟
خارجیش گرونه ها گفته باشم!
مرد نگاهی به دستانش کرد و روبه روی فروشنده گرفت و گفت:
ازوقتی کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده نمیتونم دخترمو نوازش کنم...
اگه خارجیش بهتره، خارجیشو بده !
متصدی داروخانه سرش را پایین انداخت و معذرت خواهی کرد.😞
☄☄☄☄☄☄
انسانیت و تقواست که سرنوشت ساز است ... جایگاه شاه و گدا و دارا و ندار همه " قبر "است... مواظب باشیم که «تقوا»بایک «تق» «وا» نرود ... برای رسیدن به کبریا باید نه "کبر" داشت نه"ریا"!!!.